محل تبلیغات شما
آشپز وكمك آشپز ، تازه وارد بودند و با شوخي بچه ها ناآشنا . آشپز ، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها رو چيد جلوي بچه ها .رفت نون بياره كه عليرضا بلند شد و گفت : (( بچه ها ! يادتون نره ! )) آشپزاومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوي هر نفر ورفت . بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون . كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد . تعجب كرد . تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت ورفت . بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لاي نون هائي كه زير پيراهنشون بود .

معرفی گروه جهادی نسیم جبهه

گزارش مراسم سالگرد - منزل تخریبچی شهید محمداسماعیل ملاحقیقی -15بهمن 1396

ما گشنمونه ياالله !

ها ,بچه ,تند ,آشپز ,نون ,رو ,بچه ها ,و تند ,زير پيراهنشون ,آشپز ، ,تند و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها